تأملی در روابط سیاسی مصر و رژیم صهیونیستی پیمان کمپ دیوید، نقطه عطفی در روابط سیاسی مصر و رژیم اشغالگر فلسطین به شمار میرود. سپس طی مذاکرات سازش، مصر نقشی اساسی در این روند بر عهده داشته و سرانجام در محاصره مردم نوارغزه و جنبش حماس، خدمات شایانی به رژیم اسراییل نمود. رژیمصهیونیستی و مصر، چه دورههایی را در روابط خود پشت سر گذاشتهاند؟ نقش مصر در تثبیت موقعیت فعلی رژیم اشغالگر قدس چه میباشد؟ آیا مردم مصر با رویکرد سازشکارانه سران خود در قبال رژیمصهیونیستی موافقند؟ خدمات حسنی مبارک به اسراییلیها چیست و در قبال آن، چه امتیازاتی دریافت کرده است؟ چرا سران رژیمصهیونیستی در قبال تحولات اخیر در مصر، صراحتاً اعلام نگرانی کردهاند؟ علاوه بر سؤالات فوق، پرسشهای دیگری نیز در حال حاضر، در قبال ابراز نگرانیهای صهیونیستها وجود دارد. اخیراً «گابی اشکنازی» که تا چندی پیش ریاست ستاد مشترک ارتش اسراییل را بر عهده داشت در رابطه با تغییرات موجود در مصر گفت: باید آمادگی گسست در روابط با مصر را داشته باشیم. احتمال دارد قاهره در آینده پیمان صلح خود را با تلآویو فسخ کند. پیمان ما با مصر هر چقدر هم که ضعیف باشد باز هم برای ما استراتژیک است و امیدوارم داشته باشد. این اظهار نگرانی، بصورت آشکار و پنهان در میان همه سران صهیونیست وجود دارد. زیرا آنان بعد از، ازدست دادن ایران، زمان محمدرضا شاه و سپس فاصله گرفتن ترکیه طی سالهای اخیر از این رژیم، در حال حاضر شاهد از دست دادن تنها متحد استراتژیک منطقهای خود یعنی مصر هستند. خدماتِ دولت مصر تحت رعامت حسنی مبارک به صهیونیستها، هیچ گاه برای آنان فراموش شدنی نیست. چرا؟ طی سطور زیر به سه موضوع کمپ دیوید و نقش مصر در روند سازش و سپس محاصره نوارغزه و همکاری با اسراییلیها اشاره میشود: 1- پیمان کمپ دیوید: بدنبال شکست مصر و سوریه در بازپس گیری صحرای سینا و بلندیهای جولان طی جنگ سال 1973، انور سادات رئیس جمهور وقت مصر، راه سازش با اسراییلیها را برگزید. وی در سال 1977 با سفر ناگهانی به فلسطین اشغالی و سخنرانی در کنست، همگان را در بهت و حیرت فرو برد، در 17 سپتامبر 1978، سادات و بگین- نخستوزیر وقت اسراییل- توافقنامه صلح را در کمپ دیوید آمریکا امضاء کردند. این پیمان نقطه عطفی در روابط سیاسی طرفین محسوب میشود. عمده موضوعات مطروحه در این پیمان عبارتند از: 1) صلح مصر با رژیمصهیونیستی و سپس اقدام به تبادل سفیر و عادیسازی روابط 2) تخلیه صحرای سینا و استرداد آن به مصر که در جنگ 6 روزه 1967 توسط رژیمصهیونیستی اشغال شده بود. 3) آغاز مذاکره برای خودمختاری کشور فلسطین در کرانه باختری رود اردن و نوارغزه، رژیم اسراییل با عقبنشینی مرحلهای از صحرای سینا، موفق شد امتیاز بزرگی بدست آورد که همانا جدا ساختن مصر از جهان عرب و اسلام بود. اما این رژیم هیچ گاه به بند سومِ فوقالذکر، اعتنایی نکرد. سران کشورهای عربی بدنبال این اقدام سادات، در بغداد گرد هم آمدند و دو گزینه را فراروی مصر قرار دادند: مصر یا باید از توافقنامه صلح با اسراییل صرفنظر کند یا از اتحادیه عرب خارج شود که دولت مصر با اعلام پایبندی به طرح صلح خود، پیامدهای آن را پذیرفت. مصر طی 2 دهه گذشته همواره ماضی برای رژیمصهیونیستی در روزهای سخت به شمار میرفته است. قاهره و شرمالشیخ، دو نام آشنا برای مذاکرهکنندگان اسراییلی به شمار میرود کشورهای عربی، بعد از تحریم مصر، بتدریج و طی چند سال با این موضوع کنار آمدند و روابط خود با مصر را از سرگرفتند و سفارتخانههای خود در قاهره را بازگشایی کردند. مقر اتحادیه عرب که به تونس منتقل شده بود مجدداً به قاهره بازگردانده شد. بدنبال روابط مصر- اسراییل، آمریکا سالانه حدود 5/1 تا 2 میلیارد دلار کمکهای مالی به مصر را در دستور کار خود قرار داد ضمن اینکه روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی مصر با آمریکا و کشورهای اروپایی گسترش یافت. روابط دولت مصر با رژیم اسراییل طی 3 دهه اخیر با فراز و نشیبهایی همراه بود. حملات اسراییل به لبنان و فلسطینیها، سبب فراخواندن سفرای مصری از تلآویو (سالهای 1982 و 2000) گردید. «سعد مرتضی» دومین سفیر مصر در تلآویو بود. سفرای اسراییلی در قاهره نیز عبارت بودند از: الیاهو بن الیسار، موشه ساسون، شمعون شامیر، افرایم دوک، زیفی مازئیل، جدعون بن عامی و شالوم کوهن. قابل ذکر است که سفرای اسراییلی در مصر، عمدتاً قبل از پایان دورة 4 ساله مأموریتشان خواستار بازگشت شده بودند زیرا بدلیل فضای سنگین ضد اسراییلی در مصر، همواره در انزوا و تنهایی بودهاند. 2- مصر و روند سازش: مصر طی 2 دهه گذشته همواره ماضی برای رژیمصهیونیستی در روزهای سخت به شمار میرفته است. قاهره و شرمالشیخ، دو نام آشنا برای مذاکرهکنندگان اسراییلی به شمار میرود. دولت مصر به رهبری حسنی مبارک، نقشی اساسی در تداوم مذاکرات میان تشکیلات ابومازن و اسراییلیها داشته است. 3- مصر و محاصره نوارغزه: بدنبال پیروزی جنبش حماس در انتخابات پارلمانی ژانویه 2006، دولت مصر از توفیق اعضای حماس در تشکیل دولت به وحشت آمد. زیرا حماس، شاخهای از اخوانالمسلمین مصر به شمار میرفت. موفقیتهای حماس میتوانست توسط دیگر جنبشهای اسلامی بویژه اخوانالمسلمین در مصر، الگوبرداری شده و مبارک را در وضعیت حساسی قرار دهد. از همین رو مصر، همگان با اسراییلیها، به تلاش در راستای شکست حماس دست یازید. این روند بویژه در پی سلطه حماس بر نوارغزه در ژوئن 2007 وارد مرحلهای تازه شد. همراهی مصر در محاصره نوارغزه از طریق بستن گذرگاه رفح، حمایت مصر از اسراییلیها طی جنگ 22 روزه، عدم ملاقات سران مصر با سران دولت هنیه، تحریم حضور نمایندگان دولت هنیه در سازمانهای عربی همچون اتحادیه عرب، دستگیری بعضی از مبارزان عضو جنبش حماس در خاک مصر و ممانعت از رسیدن افراد و موادغذایی ارسالی از دیگر کشورها به نوارغزه- در قالب کاروانهای آزادی- بخشی از جنایات حسنی مبارک در قبال فلسطینیها و خدمات وی به اسراییلیها به شمار میرود. نتیجهگیری طی سه دهه اخیر، مصر همواره اهرم ثبات اسراییل در جهان عرب و خاورمیانه به حساب آمده است. بدنبال صلح مصر با اسراییل، افکار اسراییلیها از احتمال جنگ گسترده توسط کشورهای عربی آسوده خاطر شد و پس از آن توجه اسراییل به جانب شرق یعنی عراق و ایران سوق یافت. پایان جنگهای اعراب و اسراییل، صلح مصر با اسراییل و سپس شروع جنگ ایران و عراق، توازن منطقهای را شدیداً به سود رژیم اسراییل تغییر داد و سپس مذاکرات صلح در دهه 1990 رؤیاهای اسراییل در گسترش روابط منطقهای را به واقعیت مبدل ساخت. هر چند که تقویت حزبا...، حماس و ایران به کابوسهایی برای این رژیم تبدیل شد. سلام قائمی بخش سیاست تبیان