عبرت از دنیای بی وفایکى از فرمانروایان خراسان ، سلطان محمود غزنوى
را در عالم خواب دید که همه بدنش در قبر، پوسیده و ریخته شده ، ولى چشمانش همچنان
سالم و در گردش است و نظاره مى کند. خواب خود را براى حکما و دانشمندان بیان کرد تا
تعبیر کنند، آنها از تعبیر آن خواب فروماندند، ولى یک نفر پارساى تهیدست ، تعبیر
خواب او را دریافت و گفت :
((سلطان
محمود هنوز نگران است که ملکش در دست دگران است !
))
بس نامور به زیر زمین دفن کرده
اند |
کز هستیش به روى زمین یک نشان
نماند |
وان پیر لاشه را که نمودند زیر
خاک |
خاکش چنان بخورد کزو استخوان
نماند |
زنده است نام فرخ نوشیروان به
خیر |
گرچه بسى گذشت که نوشیروان
نماند |
خیرى کن اى فلان و غنیمت شمار
عمر |
زان پیشتر که بانگ بر آید فلان
نماند |